کد مطلب:33956
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:16
اگـر وحي و نبوت و دعوت ديني مطابق با فطرت و حقيقت سعادت انسان بود و با هدايت تكويني انـسـان مـرتـبط بود , مي بايست در هر اجتماعي تاثير مي كرد و فعليت مي يافت ومانند ساير قواي غريزي و طبيعي مورد توجه و عمل انسان قرار مي گرفت . اما تاريخ گواه آن است كه اينگونه نيست . چگونه ممكن است دعوت ديني و روحي موجب اصلاح حقيقي انسان باشد اما جامعه آن را نپذيرد .
اولا : تاثيرات وحي و نبوت و دعوت ديني بر هيچ انسان منصفي پوشيده نيست . بـسـيـاري از جـوامـع موجود و جوامع گذشته سعادت و كمال خود را در اثر تعاليم ديني و وحي به دست آورده اند و به حيات حقيقي خويش به مقدار استفاده از وحي دست پيدا كرده اند . ثـانـيـا : مباحث اجتماعي و علم النفس و علم اخلاق ثابت مي كند كه افعال خارجي انسان دقيقا با حالات و ملكات اخلاقي مرتبط اند و از چشمه صفات نفساني سيراب مي شوند . وكيست نداند اخلاق و صفات پسنديده , تا چه اندازه وابسته به تعاليم ديني ووحي اند .
تفسير الميزان ج 2 ص 150
طباطبائي - سيد محمد حسين
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.